3/10/11

هفت دی هشتاد و هفت

رابطه من و تو بوی سوغاتی می دهد
اشتیاقمان / ولی / بوی نا گرفته است
من و تو در آستانه شهوت و عشق از فرط خستگی به زندگی آویزان شده ایم
تو در نق زدنهای من نفس می کشی و من در بی حوصلگی تو
ثانیه های تنبل کشان کشان ساعت را دور می زنند و زنانگی ام را به تاراج می برند...
شاید تو هم مثل من / به طراوت و جوانیت چنگ زده ای
شاید تو هم مثل من از تکرار ثانیه ها می ترسی
چه کسی از احساس تو با خبر است وقتی مرد بودن / نقابی زده است بر ظرافتهای روحت ؟
کسی چه می داند ؟
شاید تو هم مثل من برای یک لحظه ی ناب هم آغوشی / لحظه ها را یکی یکی می شماری 

No comments:

Post a Comment